درمان پارکینسون بوسیله سلولهای عصبی آزمایشگاهی
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۵۴۵۸
بر اساس گزارشی که توسط روزنامه "آبزرور"(The Observer) منتشر شد، یک درمان جدید برای بیماری پارکینسون ایجاد شده است که طی آن دانشمندان سلولهای بنیادی را در آزمایشگاه رشد میدهند و این سلولها به سلولهای عصبی تبدیل میشوند. در ادامه این سلولهای عصبی تازه تولید شده جایگزین سلولهای عصبی تخریبشده توسط این بیماری میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، پارکینسون یک اختلال عصبی است که با از دست دادن نورونها در یک الگوی خاص مشخص میشود که در سراسر مغز گسترش مییابند و معمولا طی دههها پس از این فرایند علائم آشکار میشود. این بیماری بیشتر به دلیل ایجاد لرزش دست، سفتی عضلانی، راه رفتن آهستهتر و سایر اختلالات حرکتی شناخته شده است. این بیماری طیف وسیعی از نواحی مغز را تحت تاثیر قرار میدهد و در نتیجه علائم مختلفی از جمله زوال عقل در مراحل پایانی ایجاد میشود. از سال ۲۰۲۲، بیماری پارکینسون حدود یک میلیون نفر را در ایالات متحده تحت تاثیر قرار داده است. از آنجایی که متخصصان هنوز به طور کامل درک نمیکنند که این بیماری چگونه پیشرفت میکند، درمانهای موجود در حال حاضر فقط میتوانند برخی از ناهنجاریهای حرکتی را کاهش دهند اما پیشرفت بیماری را متوقف نمیکنند.
هدف این درمان جدید جلوگیری از گسترش علائم مخرب این بیماری است. پروفسور "راجر بارکر"(Roger Barker) از دانشگاه کمبریج به آبزرور گفت: زمان زیادی طول کشیده است تا به این مرحله برسیم، اما امیدواریم نتایج این آزمایشها به این معنی باشد که در چند سال آینده، ممکن است بتوانیم عمل "پیوند بافت" را به عنوان یک درمان استاندارد پارکینسون ارائه دهیم. این درمان قطعا یک رویکرد امیدوارکننده است.
طبق گزارش بنیاد پارکینسون، تخمین زده میشود که حداقل یک میلیون نفر در ایالات متحده از بیماری پارکینسون و تقریباً شش میلیون نفر در سراسر جهان از آن رنج میبرند.
این بیماری زمانی رخ میدهد که سلولهای عصبی که دوپامین را به مغز میرسانند شروع به مردن میکنند. از آنجایی که دوپامین سیگنالهایی را به بخشی از مغز میبرد که حرکت و هماهنگی را کنترل میکند، کاهش سطح دوپامین به ایجاد علائم حرکتی اصلی بیماری پارکینسون اعم از لرزش استراحت، کندی عمومی(برادیکینزی)، و سفتی اندامها منجر میشود.
در حال حاضر، داروی L-dopa جایگزین برخی از عملکردهای از دست رفته سلولهای دوپامین شده و به عنوان یک درمان استفاده میشود، اما در طول سالها اثر آن کاهش مییابد. محققان برای مدت طولانی به دنبال درمانهای جدید بودهاند.
یک ایده این بود که از بافت جنینهای سقط شده برای جایگزینی سلولهای دوپامین در حال مرگ با نسخههای سالم استفاده شود. با این حال، بسیاری از افراد به دلایل مذهبی با این امر مخالفت کردند. اکنون بارکر و تیمش در دانشگاه کمبریج فناوری توسعه دادهاند که دیگر این مشکلات را ندارد.
آنها از سلولهای بنیادی که تمام سلولهای با عملکردهای تخصصی از آنها تولید میشوند، استفاده میکنند و میتوانند در محیطهای آزمایشگاهی آنها را رشد دهند تا آنها به سلولهای دوپامین تبدیل شوند.
بارکر گفت: ما اکنون میدانیم که قرار دادن سلولهای دوپامین در مغز کارساز خواهد بود و این روش بی خطر است. دیگر مشکلی در مورد تامین بافت کافی وجود ندارد زیرا ما میتوانیم این سلولها را در تعداد زیاد در آزمایشگاه بسازیم. هزینه آن نیز کاملا مقرون به صرفه است زیرا سلولهای دوپامین ساخته شده از سلولهای بنیادی به یک محصول استاندارد تبدیل شدهاند.
وی ادامه داد: این بدان معناست که ما اکنون در نقطهای هستیم که میتوانیم از پیوند سلولهای بنیادی به عنوان درمانی برای بیماران پارکینسون استفاده کنیم، اگرچه چندین سال طول میکشد تا بدانیم که این پیوندها کار میکنند و میتوان از آنها به عنوان درمانهای استاندارد برای بیماری پارکینسون استفاده کرد. آزمایشات قرار است طی چند ماه آینده آغاز شود و در سال آینده ادامه یابد. سلولها در فریزر و آماده ورود هستند. پیوندها در سوئد انجام خواهد شد زیرا آنها ابزار لازم برای انجام این کار را دارند. این مطالعه در طول سالها با آزمایشهای بیشتر پیگیری خواهد شد.
انتظار میرود کارآزماییها حداقل دو سال طول بکشد تا به همراه تجزیه و تحلیل نتایج و هرگونه عوارض جانبی تکمیل شود. درمان نهایی میتواند در حدود پنج سال دیگر در دسترس باشد.
بارکر گفت: بیماران جوانتر بیشترین سود را از این درمان خواهند برد. این یک درمان یک باره خواهد بود، به طوری که عوارضی که با داروهای مزمن ظاهر میشود، با این روش ایجاد نخواهند شد و درمانهای پیشرفتهای که شامل تحریک عمقی مغز است نیز اغلب مورد نیاز نخواهد بود.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: پارکینسون سلولهای بنیادی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قیمت طلا بیماری پارکینسون سلول های دوپامین سلول های بنیادی سلول های عصبی یک درمان سلول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۵۴۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟/ چرا به سرطان «سرطان» می گویند؟
سرطان ساتیروس در ناحیه کشاله ران او بود و در آن زمان سرطانهای پیشرفته در این قسمت از بدن غیرقابل جراحی تلقی میشدند و هیچ داروی به اندازه کافی قوی برای کاهش درد نیز وجود نداشت. بنابراین پزشکان نمیتوانستند کاری انجام دهند. سرانجام سرطان در سن ۶۵ سالگی جان ساتیروس را گرفت.
سرطان در آن دوره به خوبی شناخته شده بود. متنی که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم قبل از میلاد نوشته شده است به نام بیماریهای زنان، چگونگی ایجاد سرطان سینه را توضیح میدهد بدین شرح که «تودههای سخت تشکیل میشوند، از آن ها سرطانهای پنهان ایجاد میشود، درد از سینههای بیماران به سمت گلو و اطراف شانهها میرسد، چنین بیمارانی لاغر میشوند، تنفس کاهش مییابد و حس بویایی از بین می رود.»
همچنین دیگر آثار پزشکی این دوره انواع مختلفی از سرطان ها را توصیف می کنند. برای مثال زنی از شهر «آبدرا» در یونان بر اثر سرطان قفسه سینه درگذشت. مرد مبتلا به سرطان گلو پس از سوزاندن تومور توسط پزشکش، زنده ماند.
کلمه «سرطان» از کجا آمده است؟
به گزارش نشریه تخصصی «مدیکال اکسپرس»، کلمه سرطان از همین دوران می آید. در اواخر قرن پنجم و اوائل قرن چهارم قبل از میلاد، پزشکان از کلمه karkinos - کلمه یونانی باستان برای خرچنگ - برای توصیف تومورهای بدخیم استفاده می کردند. بعدها وقتی پزشکان لاتین زبان همان بیماری را توصیف کردند، از کلمه لاتین برای خرچنگ استفاده کردند یعنی «cancer» (کنسر). بنابراین، این نام برای این بیماری استفاده شد.
حتی در زمان های قدیم، مردم تعجب می کردند که چرا پزشکان این بیماری را به نام یک حیوان نام گذاری کرده اند. یک توضیح این بود که خرچنگ حیوانی تهاجمی است، همانطور که سرطان می تواند یک بیماری تهاجمی باشد. توضیح دیگر این بود که خرچنگ می تواند یک قسمت از بدن یک فرد را با چنگال هایش بگیرد و به سختی جدا شود، همانطور که برداشتن توده سرطانی پس از رشد دشوار است. برخی دیگر فکر می کردند که به دلیل ظاهر تومورهای سرطانی این نام برای آن انتخاب شده است.
پزشک جالینوس (۲۱۶-۱۲۹ پس از میلاد) سرطان سینه را در کار خود با نام روش پزشکی به گلوکون توصیف کرد و شکل تومور را با شکل خرچنگ مقایسه کرد:
«ما اغلب در سینهها توموری دقیقاً شبیه به خرچنگ دیدهایم. همانطور که آن حیوان در دو طرف بدنش پا دارد، در این بیماری نیز رگهای متورم غیرطبیعی در دو طرف کشیده میشوند و شکلی مشابه به یک خرچنگ ایجاد میکنند.»
همه با هم موافق نبودند که چه چیزی موجب سرطان میشود
در دوره یونان و روم نظرات مختلفی در مورد دلیل بروز سرطان وجود داشت.
بر اساس یک نظریه پزشکی باستانی رایج، بدن دارای چهار نوع خلط (اخلاط چهارگانه) است: خون، صفرای زرد، بلغم و صفرای سیاه. این اخلاط چهارگانه باید در حالت تعادل باشد وگرنه انسان مریض می شود و اگر فردی از صفرای سیاه بیش از حد رنج می برد، تصور می شد که این وضعیت در نهایت منجر به سرطان می شود.
در همین حال، پزشکی به نام «اراسیستراتوس» که از حدود سال های ۳۱۵ تا ۲۴۰ قبل از میلاد میزیسته با این نظر مخالف بود. با این حال، تا آنجا که ما می دانیم، او توضیح دیگری ارائه نکرده است.
سرطان چگونه درمان میشد؟
سرطان از راه های مختلف درمان میشد. تصور می شد که سرطان را در مراحل اولیه می توان با استفاده از دارو درمان کرد.
اینها شامل داروهای مشتق شده از گیاهان، حیوانات و فلزات بوده است.
جالینوس ادعا کرد که با استفاده از این نوع داروها و پاکسازی مکرر بیماران خود با استفراغ یا تنقیه، گاهی اوقات در ناپدید شدن سرطان های نوظهور موفق بوده است. او گفت که همین درمان گاهی از ادامه رشد سرطان های پیشرفته تر جلوگیری می کرد. با این حال، او همچنین گفته است اگر این داروها مؤثر واقع نشوند، جراحی لازم است.
در آن دوران معمولاً از جراحی اجتناب میشد زیرا بیماران به دلیل از دست دادن خون در حین جراحی، جان خود را از دست میدادند. «لئونیداس» پزشکی که در قرن دوم و سوم پس از میلاد زندگی می کرد، روش خود را که شامل سوزاندن (سوختن) بود، این چنین توضیح میدهد:
«من معمولاً در مواردی عمل میکنم که تومورها به سمت قفسه سینه امتداد نمییابند وقتی بیمار روی پشت خود قرار میگیرد، ناحیه سالم سینه در بالای تومور را برش میدهم و سپس برش را سوزانده تا زمانی که دلمه خون ایجاد شود و خونریزی قطع شود. سپس دوباره برش می زنم، همان طور که عمیقاً در سینه برش می زنم، ناحیه را مشخص می کنم و دوباره آن را میسوزانم.»
سرطان به طور کلی به عنوان یک بیماری صعب العلاج در نظر گرفته می شد و بنابراین ترس از آن وجود داشت. در آن زمان به دلیل محدودیتهای بسیار در عرصه درمان، برخی از افراد مبتلا به سرطان حتی برای پایان دادن به زندگی با درد و رنج، خودکشی میکردند.
از گذشته به آینده
در بررسی پیشینه این بیماری ما با ابتلای ساتیروس، حکمرانِ قرن چهارم قبل از میلاد شروع کردیم. طی ۲۴۰۰ سال یا بیشتر از این زمان، دانش ما در مورد عوامل ایجاد سرطان، نحوه پیشگیری و درمان آن بسیار تغییر کرده است. همچنین می دانیم که بیش از ۲۰۰ نوع مختلف سرطان وجود دارد. سرطانهای برخی از افراد به قدری موفقیتآمیز مدیریت میشوند که به زندگی طولانی ادامه میدهند.
با این حال هنوز هیچ درمان عمومی برای سرطان وجود ندارد، بیماریای که از هر پنج نفر یک نفر در طول زندگی خود به آن مبتلا می شود. تنها در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۰ میلیون مورد جدید ابتلا به سرطان و ۹.۷ میلیون مرگ ناشی از آن در سراسر جهان گزارش شده است. واضح است که در مورد درمان و تشخیص این بیماری هنوز راه درازی در پیش داریم.
تخمینها نشان میدهد از هر پنج مرد یا زن، یک نفر در طول زندگی به سرطان مبتلا میشود و از هر ۹ مرد، یک نفر و از هر ۱۲ زن، یک نفر بر اثر سرطان میمیرند.
در سال ۲۰۲۲، سرطان ریه شایع ترین سرطان تشخیص داده شده بود که مسئول نزدیک به ۲.۵ میلیون مورد جدید ابتلا (۱۲.۴ درصد سرطان ها در سراسر جهان) بود و پس از آن سرطان های سینه، کولورکتوم، پروستات و معده قرار داشتند.
همچنین سرطان ریه با حدود ۱.۸ میلیون مرگ (۱۸.۷ درصد) و پس از آن سرطان های روده بزرگ، کبد، سینه و معده بیشترین تلفات را داشتهاند.
در زنان و مردان، شایع ترین سرطان ها سرطان سینه و ریه (هم برای موارد ابتلا و هم برای تلفات) بوده است. همچنین در سراسر مناطق جهان، نرخ بروز از چهار برابر تا پنج برابر برای مردان و زنان متفاوت است.
این مقاله از The Conversation تحت مجوز Creative Commons بازنشر شده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا